کد مطلب:148597 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

گفتگوی حضرت زینب و امام در مقام اصحاب
و قبلا گفتیم «نافع بن هلال» گوید: شب عاشورا، امام به بیابان رفت و پس از بررسی میدان، به خیمه ی زینب علیهاالسلام برگشت، من كنار خیمه منتظر امام بودم شنیدم زینب علیهاالسلام به امام عرض كرد: «آیا یاران خود را آزموده ای؟ نكند، آنها تو را تسلیم دشمن كنند؟» امام در پاسخ فرمود: «آری آنها را آزموده ام كه در كمال عشق و شور برای فداكاری هستند و علاقه ی آنها به شهادت در راه من، از علاقه ی كودك شیرخوار به پستان مادرش بیشتر است.»

نافع می گوید: من این گفتگو را به حبیب بن مظاهر و سپس به بعضی از یاران گفتم، حبیب و یاران دیگر گفتند: «سوگند به خدا اگر انتظار فرمان امام نبود همین ساعت بر دشمن یورش می بردیم.»... [1] .


آری، نور ولایت حیدری آن جنان در قلب پاك این رادمردان فداكار تابیده بود كه به غیر خدا، به هیچ چیز نمی اندیشیدند، و عاشقانه و سخاوتمندانه می خواستند پیكر پاكشان در راه اعلای كلمه ی حق و نابودی باطل و در راه حسین علیه السلام الگوی انقلاب، قطعه قطعه گردد.


[1] اقتباس از مقتل الحسين مقرم، ص 262 و 263.